مالیات سیگار ۱.۶ برابر کل مالیات مسکن شد | تمرکز بر درآمد سهل‌الوصول

مقایسه مالیات وصولی از سیگار و بخش مسکن در هفت‌ماهه ۱۴۰۴

آمارهای هفت‌ماهه ابتدای سال ۱۴۰۴ از یک تحول قابل تأمل در درآمدهای مالیاتی کشور حکایت دارد: مالیات وصول شده از بخش سیگار با رقم ۱۰,۷۰۰ میلیارد تومان، برای نخستین بار از مالیات کل بخش مسکن (شامل فروش، اجاره و ساخت) که ۶,۵۰۰ میلیارد تومان است، پیشی گرفته و به ۱.۶ برابر آن رسیده است. این اتفاق در حالی رخ داده که حجم و ارزش معاملات بخش مسکن به مراتب بالاتر از بازار سیگار است. این آمار، موضوع عدالت مالیاتی و اولویت‌بندی دولت در وصول درآمد را به چالشی جدی تبدیل کرده است.

📊 مقایسه آماری: مالیات سیگار در برابر مالیات مسکن

  • مالیات وصولی از سیگار (فروش و مصرف): ۱۰,۷۰۰ میلیارد تومان

  • مالیات وصولی از کل بخش مسکن: ۶,۵۰۰ میلیارد تومان

    • (شامل: مالیات بر نقل و انتقال آپارتمان، مالیات اجاره، مالیات بر ساخت و ساز)

  • نسبت: مالیات سیگار ۱.۶ برابر مالیات بخش مسکن است.

این ارقام به وضوح نشان می‌دهد که بازدهی مالیاتی (نسبت مالیات به ارزش بازار) در بخش سیگار به شکل قابل توجهی بالاتر از بخش مسکن است.

🔍 چرا مالیات سیگار “سهل‌الوصول” است؟

مالیات بر سیگار به دلایل زیر برای دولت درآمدی کم‌هزینه و با اطمینان بالا محسوب می‌شود:

  1. انحصار در تولید و توزیع: تولید سیگار در انحصار تعداد محدودی شرکت بزرگ است که نظارت بر آن‌ها آسان‌تر است.

  2. قابلیت ردیابی بالا: سیگار یک کالای بسته‌بندی شده با مارک مشخص است که امکان ردیابی مالیات بر آن از کارخانه تا مصرف‌کننده نهایی نسبتاً مستقیم است.

  3. کشش قیمتی پایین تقاضا: مصرف‌کنندگان سیگار معمولاً نسبت به افزایش قیمت (به دلیل وابستگی) حساسیت کمتری نشان می‌دهند، بنابراین افزایش مالیات لزوماً منجر به کاهش شدید مصرف و در نتیجه کاهش درآمد مالیاتی نمی‌شود.

  4. توجیه بهداشتی و اجتماعی: اخذ مالیات سنگین از سیگار علاوه بر درآمدزایی، دارای توجیه اجتماعی و سلامت عمومی برای کاهش مصرف نیز هست.

⚖️ چالش مالیات‌گیری از بخش مسکن: چرا دشوار است؟

در مقابل، وصول مالیات از بخش مسکن با موانع ساختاری و اجرایی متعددی روبروست:

  • معافیت‌های گسترده: معافیت‌های متعدد برای نقل و انتقال اولین فروش، خانه‌های زیر متراژ خاص، و سکونت صاحب‌خانه.

  • فرهنگ فرار مالیاتی: ریشه‌دار بودن فرهنگ معامله بدون سند رسمی یا با قیمت‌گذاری صوری به منظور فرار از مالیات.

  • نقص در نظام ثبت و اطلاعات: نبود یک سامانه یکپارچه و شفاف برای رصد تمام معاملات مسکن و شناسایی سفته‌بازان حرفه‌ای.

  • لابی‌گری قدرتمند: مقاومت ذینفعان بزرگ و سوداگران مسکن در برابر هرگونه اصلاحات که شفافیت و مالیات‌ستانی را افزایش دهد.

  • پیچیدگی محاسبه: تعیین ارزش معاملاتی واقعی و تفکیک معاملات مولد از سفته‌بازی دشوار است.

💡 عدالت مالیاتی: مالیات بر سوداگری یا مالیات بر مصرف؟

این آمار یک پرسش اساسی را مطرح می‌کند: آیا دولت باید بیشتر بر درآمدهای سهل‌الوصول از مصرف عمومی (مانند سیگار) تکیه کند یا با جسارت وارد بازار دارایی‌های غیرمولد و سفته‌بازی شود؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند:

  • مالیات بر سفته‌بازی مسکن نه تنها درآمدی عادلانه‌تر و پایداری ایجاد می‌کند، بلکه می‌تواند به کنترل حباب قیمتی و هدایت سرمایه به سمت تولید کمک کند.

  • تمرکز بیش از حد بر مالیات‌های مصرفی (حتی از کالاهای مضر) می‌تواند به فشار بیشتر بر دهک‌های متوسط و پایین و کاهش قدرت خرید آنان بینجامد.

🛠️ راهکار برای اصلاح تراز مالیاتی

برای ایجاد توازن، نیاز به اقدامات زیر احساس می‌شود:

  1. اصلاح قانون مالیات بر نقل و انتقال املاک: حذف یا کاهش معافیت‌های غیرضروری و تصاعدی کردن نرخ مالیات برای معاملات مکرر و پر سود.

  2. اجرای مالیات بر خانه‌های خالی: به صورت واقعی و با پشتوانه نظارتی قوی.

  3. رصد هوشمند معاملات: ایجاد سامانه ملی یکپارچه املاک و اتصال آن به داده‌های بانکی و ثبت اسناد.

  4. شفاف‌سازی مالکیت: الزام به شفافیت نهایی مالکیت حقیقی برای تمام معاملات کلان.

این آمار نشان‌دهنده یک آسیب ساختاری در نظام مالیاتی ایران است: تمایل به دریافت درآمدهای کم‌هزینه و کوتاه‌مدت به قیمت غفلت از وصول مالیات از ثروت و سوداگری. اصلاح این روند نیازمند اراده سیاسی قوی برای مقابله با گروه‌های ذینفوذ و بازنگری اساسی در اولویت‌های مالیاتی است.

تاریخ انتشار:

آذر 23, 1404